بــیخیـال همـه چـی ...
دلم عشق میخواهد ایـــن روزهــــا خــوابــــم نمـی آیــد … آدما باید یکیو داشته باشن که هر وقتی خسته و پکر و داغون و عصبیو مریض بودن ازت نپرسن چرا؟ حـقـیـقـتــ ـ ـ בارב !!! عمرـيسـت خـودم را بـہ خريـت زدـہ اـم دلـم براے آن روے سگـم تـטּـگ شدـہ استــ!!! مـــرا بــه اســم کــوچـ♥ـکــم کـه… صــدا مــی زنــی! لـحــن صـ♥ـدای تــو… دوسـ♥ـتــ داشـتـ♥ـنــی تــریــن .. صـدای عــالـ♥ـم اســتــ هی فلانی! اونـی کـه بـخـواد تـو زنـدگـیـت بـمـونـه هـمیـشـه خــــــــــودش یـه راهـی پـیـدا مـی کـنـه ... پـس انـقـد الـکـی دنـــبــالـش نــرو . . . ! وضع نابسامانیست بی قراری های دلم یاد تو را به دورترین نقطه ذهنم برده میترسم فراموش شوی دِلـَـــــمــ ؛ گـ ـاهے میــگیـــ ـرَد ! گـ ـاهے میــ ـسوزَد ! و حَتے گــ ـاهے ، گــ ـاهے نـَ ـه خیــلے وَقتـــ هـآ امیـــ ـشِکَند ! امــ ـا هَنـــــ ـوز مے تَپـــَــد به خـُدا ه دنبال ِ همراه ِ "اوّل" نیستم ! این روزها اول ِ راه ، همه همراهند.... باید به دنبال ِ همراه ِ "آخر" گشت ... ببـــیــــــن این اسمش دلــــــه ! اگر قرار بــــــود بفهمه که فاصله یعنی چــــــــی اگر قرار بــــــود بفهمــــه که نمیشــــد … میشد مغــــــــز ! دلـــــه .. نمی فهمــــــه … ! .... دلم برات تنگ شــــــده . . . ای کاش تنها یک نفر هم در این دنیا مرا یاری کند ، ای کاش می توانستم با کسی درد دل کنم تا بگویم که ، من دیگر خسته تر از آنم که زندگی کنم تا ابد غم شبهایم را ، تا بفهمد درد تن خسته و بیمارم را ، قانون دنیا تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق است و عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست ... تنها مانده ام تنها........ خود را بین این همه ازدحام و هیاهوی مردم گم کرده ام . گم شده ام ...... خدا را گم کرده ام نمیدانم در قلبم است یا در اسمان .... خسته ام .... خسته از این زندگی کم اورده ام دیگر نمیتوانم ادامه دهم به این زندگی دلم میگیرد ادم قبلی نیستم نمیدانم ...... ایا خدا هنوز هم دوستم دارد/؟؟ ایا...... ایا فرصتی برای زندگی دوباره دارم ؟؟؟ دلم که میگیرد به اسمان نگاه میکنم خدایا صدایم را میشنوی؟؟؟؟؟ تیــــــــر میکشـــد در مـن ... جای خالــــــی حســـــــی ناتمــــــــام... شهـــامــت مــی خواهــد ســـــرد بــاشــی و گــرم لبخنــد بزنـــی ..! تـ ـو بـ ـرو… مـ ـن هم برای اینکـ ـه راحـ ـت تربروی… می گویـ ـم : برو “خیـ ـالی نیسـ ـت “ امـ ـا… کیسـ ـت که ندانـ ـد… بی تـ ـو… تنهـ ــا چیـ ـزی کـ ــه هسـ ـت… “خیـ ـال توسـ ـت” … اونـــــــــی که با ما راه نیومــــــــد برای دیگـــــــــران دویــــــــد …!!! جـآے خالیت... مثل کفش سیندرلـآ اندازه هیچ یک از مردُم شَهر نشُد! حتـے به زور... ڪاشـــــ فــــقط بوבـے وقتـے بغض مـےڪرבم بغلم مـےڪرבـے و مـےگفتـے. ببینمـــــ چشمـــــاتو منـــــو نگاه کـטּ ... اگه گریـ ـہ کنـے قهـــــر مـےڪنم میرمـــــا !!!
عشقی پر از احساس های دو طرفه ...
فـقــط مـــی خـــوابـــــم
کــــه بیـــــدار نبــــاشــــم!
فقط دستت رو بگیرن و بگن :
"بلند شو بریم یه دور بزنیم، دوست ندارم این شکلی ببینمت"
کافــے سـتـ ـ ـ چــمـدان هــایــتـ ـ ـ را ببــنـــבے
تــا حــاضـر شــونـــב، هـمـﮧ
بـــرای ِ از یـــاב بــُـرבنــتــ ـ ـ ـ
آنـکـﮧ بــیشتـر בوستـتــ ـ ـ میــבارב ، زوבتــــر !!!
برایت میمانم
میمانم تا آنجا
که آخر دنیاست...!
بــ ـه ســقف آســ ـمآن سنجــ ـآق مــ ـی کنــ ـم
حآل کــ ـه اینــ ـروزهـــ ـآ
از فرط دلتـــ ـنگـــے
چشــ ـمآنم مــ ـدآم رو بــ ـه آسمــ ـآن اســت
...بگــذآر تــ ـو در قآب
چشــمــ ـآنم بآشـــ ـے
دیگر هوای داشتنت را ندارم…
هرجا ک دلت میخواهد برو…
فقط آرزو میکنم روزی هوای من ب سرت بزد،
و
آنقدر آسمان دلت بگیرد ک با هزار شب گریه چشمانت،
باز هم آرام نگیری…
و اما من…
بر نمیگردم ک هیچ!
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،
ک نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی
Power By:
LoxBlog.Com |